موسسه نیکوکاری مهرطاها

انتشار در تاریخ :  ۱۳۹۷/۰۵/۱۶ - ۱۳:۳۲



از پله های زیرزمین که پایین می روم همهمه و خنده های زنانه ، نشان از حضور جمعی پرشور و انگیزه دارد. نزدیکتر که می شوم بوی خوش آش رشته می پیچد. بیشترشان در آستانه میانسالی هستند و فرزندانشان را به خانه بخت فرستادند و وقت آزادشان زیاد شده است. جمعشان به 30 تا 40 نفر می رسد و خود را بانوان همیار موسسه نیکوکاری مهرطه می دانند. بعضی هایشان دور میز بزرگ نشسته اند و شوید پاک می کنند، بعضی هایشان پشت اجاق پیاز داغ آماده می کنند. یکی شان دارد حساب کتاب می کند و حق عضویت می گیرد از بقیه و آن یکی دارد ظرف ها را می شوید. کلاه های یکبار مصرف و پیشبند زرد رنگ کارشان را جدی تر می کرد. خودم را معرفی می کنم و ازآن ها می خواهم که کمی از این تجربه دورهمی یکشنبه هایشان بگویند. یکی شان در حالی که دارد سبزی های شسته شده را روی پارچه سفید پهن می کند، می گوید که سالهاست که در جمع بانوان همیار به موسسه مهرطه کمک می کند، و این همکاری داوطلبانه حس خوبی به او میدهد. دوستان تازه ای پیدا کرده و در کنارشان تلاش می کند کمکی به دختران نیازمند سرپرست داشته باشد. او می گوید حالا که فرزندانش پی زندگی خودشان رفته اند و خیالش از بابت آنها راحت است، به جای اینکه در خانه بماند به این جمع پیوسته و در فعالیت های خیریه مشارکت دارد.یکی دیگر از بانوان جمع می گوید که اینجا تجربیاتشان را به اشتراک می گذارند و می توانند برای هر مساله ای با دیگران مشورت کنند.می گوید علاوه بر فروش محصولاتشان مثل مربا و ترشی و سبزی خشک و پیازداغ یکی از فعالیت های دیگرشان برگزاری بازارچه به نفع بچه های مهرطه ست و آنها را مثل فرزندان خود دوست دارد. یکی دیگر از بانوان در حالی که آبکش سفیدی پر از سبزی شسته شده در دستانش هست، با خنده پیش می آید و می گوید: دلمه بانوان همیار مهرطه حرف ندارد و هر کی از مهرطه دلمه بخرد مشتری اش می شود.



مطالب